فائقه شیرک ـ خبرنگار شوش نیوز
ساعت 10 صبح روز پنجشنبه 18 بهمن ماه 1397 در هفتمین روز از دهه ی مبارک فجر اعضای کمیسیون امور بانوان و خانواده ی فرمانداری شهرستان شوش در دفتر حوزه ی علمیه ی الزهرا(س) با « بدریه زریاب موسوی» از بانوان تأثیر گذار در پیروزی انقلاب اسلامی در شهرستان شوش دیدار نمودند .
به گزارش شوش نیوز ؛ فروغ پور احمدی مشاور فرماندار در امور بانوان و خانواده ضمن عرض تسلیت به مناسبت ایام سوگواری حضرت فاطمه ی زهرا(س) و عرض تبریک به مناسبت فرا رسیدن چهلمین سالروز پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ، بدریه زریاب موسوی را یکی از بانوان « فعال ، جسور ، شجاع ، خدا ترس ، ولایی ، محجبه و تأثیر گذار » در پیروزی انقلاب اسلامی دانست و در این خصوص گفت : موسوی به عنوان یک زن ایرانی ، خوزستانی و شوشی نقش مهمی در پیروزی انقلاب اسلامی داشته ، به نحوی که با قدرت هر چه تمام تر پا در صحنه می گذاشت و با حضور در همه ی عرصه ها از جمله « گردآوری اخبار و توزیع اعلامیه ، شرکت در راهپیمایی و... » به مبارزه با رژیم پهلوی در شوش پرداخت . و ما امروز به دیدار ایشان آمده ایم تا از زحمات ایشان قدردانی نماییم .
بدریه زریاب موسوی مدیر حوزه علمیه الزهرا( س) ضمن تشکر از اعضای کمیسیون اموربانوان و خانواده ی فرمانداری شهرستان شوش و حضور پررنگ آنها در تمام صحنه ها ، خصوصا برنامه های ایام الله دهه ی مبارک فجر قدر دانی نمود و سپس به خاطره ای از دوران خود در پیروزی انقلاب اسلامی اشاره کرد و اظهار داشت : حدود 12سالم بود که خبر در کشور مسلمان و شیعه عراق منتشر شد که ایرانیان را می خواهند اخراج کنند فقط به دلیل این که ضد حزب بعث هستند و افرادی که تمایل دارند در عراق بمانند و زندگی کنند باید بچه هایشان در مدرسه فرمی را پر و امضا می کردند که ما بعثی هستیم و از آنجایی که برادرم از قبل به ما یاد آوری کرده بود لذا من چنین فرمی را پر نکردم .
وی افزود : وقتی به خانه برگشتم متوجه شدم برادر 19ساله و برادر 17 ساله ام را سربازان بعثی دستگیر کردند برادر بزرگم طبع شعر داشت و شعری علیه صدام سروده و آن را ضبط کرده بود که همین شعر باعث به شهادت رساندن برادرم شد . برادر دومی فقط به بهانه این که ریش داشت او را به همراه 12 نفر از عمو زاده هایم به زندان ابو قریب بردند . تمامی اموالمان را مصادره کرده و مادرم را به همراه بچه ی شیر خوار هفت روزه اش در زیر باران و سرما و گرسنگی در مرزهای ایران آواره نمودند . پدرم مسئول اردوگاه و من هم کمک حال پدرم بودم.
موسوی در ادامه تصریح نمود : خبر دادند که آیت الله صدر مرجع تقلید در نجف اشرف را به شهادت رسانده اند و پدرم به همین خاطر به هم ریخته بود . تا این که بچه های کمیته انقلاب وسپاه برای اولین بار اردوگاهی در قصر شیرین برای ما رو به راه کردند لذا از سمت سومار به قصر شیرین رفته و در این اردوگاه مستقر شدیم، تا این که به ما گفتند : « از طرف رسانه می خواهند با شما مصاحبه کنند ، من هم تعدادی از بچه های اردوگاه را جمع کرده و با صدای بلند شعار دادم « زنده باد صدر و دین همواره پیروز » ؛ بچه های اردوگاه تکرار می کردند.
مدیر حوزه ی علمیه ی الزهرا(س) شهرستان شوش شهادت سید محمد باقر صدر را اولین جرقه ی مسیر انقلاب دانست و گفت : البته خانواده ام خیلی مذهبی و مادرم محجبه بود ولی جرقه ی اصلی اتقلاب همین آیت الله صدر بود . بنا به در خواست یکی از عمو زاده هام برای زندگی شوش را انتخاب کردیم ولی طولی نکشید که جنگ تحمیلی شروع شد .
وی افزود : در سال 60 پدرم به عنوان راننده در بخشداری شوش مشغول به کار شد و من هم از طریق پدرم در روابط عمومی بخشداری ، مبلغه شدم ؛ هرچند کم سن وسال بودم اما برای تبلیغ به روستاها می رفتم و به مدت 10سال مسئول سازمان تبلیغات بودم و جلسات قرآن برگزاری می کردیم و برای ترجمه به عربی و فارسی به سر مرز می رفتم .
وی در پایان اظهار داشت : از رئیس دانشگاه آزاد و پیام نور می خواهم پل ارتباطی دانشگاه و حوزه را با برنامه های بیشتر ، قوی تر و مستحکم تر کند و از نمایندگان دانشگاه « دکتر راضیه هاشمیان و زهرا تویسرکانی » انتظار دارم صدای مرا به گوش مسئولین برسانند .